روستا و گردشگری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

گردشگري روستايي امروزه با توجه به اين كه صنعت كشاورزي اهميت خود را به عنوان محور اصلي توسعه روستايي از دست داده است رو به توسعه دارد زيرا رشد فزاينده جمعيت ، افزايش بهره برداري ها و كاهش منابع طبيعي و در نتيجه آن تهديد محيط زيست انساني جوامع روستايي را براي ادامه حيات و تداوم رشد خود به منابع درآمدي ديگري وا داشته است دولت ها و برنامه ريزان نيز سعي دارند تا از عرضه كنندگان بخواهند جريان گردشگري روستايي را به نواحي مختلف سوق دهندتا از اين طريق علاوه بر رشد اقتصاد محلي وضعيت خانواده هاي كشاورزان نيز بهبود يابد.

اين رويكرد به گردشگري روستايي موجب آن شده تا راهكارها ي توسعه و مورد بررسي مجدد قرار گيرند و يك نگرش منطقه اي در تجميع فعاليت هاي گردشگري روستايي براي به نتيجه رسيدن اهداف مورد نظر اخذ گردد تا با شناسايي مناطق مستعد و گو نه هاي مختلف گردشگري روستايي به تبيين منطقه اي توسعه گردشگري پرداخته شود اين روندخود به پايداري و حفظ محيط روستا ، احيا وثبات اقتصادي جوامع روستايي و توسعه تجارت گردشگري در مقياس كوچك به عنوان شيوه اي براي عمل وابسته مي باشد.كه در چارچوب منطقه بندي زمينه هاي مناسبي رادر تلفيق تركيب شرايط مختلف فراهم مي آورد.

در زمينه گردشگري روستايي ، منطقه بندي مي توانند مقاصد گردشگري را در يك منطقه جغرافيايي كه شامل تعداد زيادي از عوامل اصلي و حياتي توسعه مي باشند را در بر بگيرد كه درآن جاذبه هاي مناسب از نظر جذب بازديدكنندگان غير محلي وجود دارد.اين گونه منطقه بندي گردشگري روستايي را مي توان با توجه به شاخص هاي همچون جاذبه هاي گردشگري در محيط هاي روستايي وپيرامون انها ؛ راهها ي ار تباطي و سهولت دسترسي ؛ مقدار تراكم جمعيت در واحد سطح وظر فيت گردشگر پذيري ؛ تاسيسات زير بنايي واقتصادي ؛ امكانات اقامتي ؛ قابليت هاي فرهنگي ؛ پيامدهاي گردشگري در اشتغال وسطح درآمد وبالاخره دست يابي به يك گردشگري پايدار انجام داد .براي به نتيجه رسيدن منطقه بندي گردشگري روستايي با توجه به شاخص هاي فوق الذكر لازم مي ايد تا رهيافت هاي مختلف اقتصادي ، اجتماعي ـ فرهنگي و زيست محيطي در چارچوب يك نگرش منطقه اي براي توسعه مورد بررسي قرار گيرد .

رهيافت اقتصادي

راهكارهاي اقتصادي در زمينه منطقه بندي گردشگري روستايي وابسته به آن است كه به مقاصد گردشگري روستايي به عنوان مكاني براي يك تجارت نگريسته شود. كه در الگوي فضايي منطقه موزاييك وارد كنار يكديگر قرار گرفته اند.اين راهكار كمك مي كند تا در يك سيستم كلي هرمقصد گردشگري به عنوان يك زيربخش برنامه ريزي منطقه اي محسوب گرديده وتخصيص عمودي در زمينه توسعه گردشگري به فعاليت هاي افقي تبديل شود.

در رهيافت اقتصادي در اين زمينه بررسي توان هاي محيطي منطقه در برآورد عرضه به عنوان محصول مطرح بوده كه مي تواند شناخت منابع فرهنگي،تاريخي و طبيعي نواحي روستايي و گونه هاي گردشگري بر پايه اين منابع ؛ برآورد تراكم و ظرفيت گردشگري پذيري در نواحي روستايي و گو نه هاي گردشگري بر پايه اين منابع ؛ برآورد تراكم و ظرفيت گردشگر پذيري در نواحي ؛ توان سنجي شاخص هاي اقتصاد روستايي در زمينه كشاورزي و ديگر بخش ها : قابليت عرضه ديگر محصولا ت مورد نياز گردشگران و بررسي و بر آورد امكانات و گونه هاي مختلف اقامتي را در نواحي روستايي را در بر گيرد .

عرضه محصول گردشگري روستايي در هيافت اقتصادي مورد نظر با تفاضاي گردشگري رابطه اي مستقيم داشته و تقاضا نيز به ارزش كالا ، خدمات وتسهيلات همراه با جهت گيري تقاضا در بازاريابي گردشگري وابسته است . برآورد تقاضا براي گردشگري روستايي را مي توان در يك مجموعه كلي از محاسبه و نقش درآمدها ، هزينه هاي مسافرت و اقامت تخمين زد. هر چند نبايد فراموش كرد كه سرمايه گذلري در گردشگري روستايي داراي خطرات و هزينه هاي كمتري با توجه به در دسترس بودن منابع و پايين بودن قيمت ها در مقايسه با ديگر پروژه هاي گردشگري مي باشد . بطور كلي رهيافت اقتصاد در زمينه منطقه بندي گردشگري روستايي مي تواند پيامدهاي را چون رشد اقتصادي ، ايجاد تنوع همراه با ثبات در اشتغال و حفظ مشاغل ديگر؛ آفرينش فرصت هاي براي رشد درآمد به صورت فعاليت هاي چندگانه ؛ ايجاد بازارهاي جديد براي محصولات كشاورزي و گسترش مبناي يك اقتصاد منطقه اي را سبب شود.

رهيافت اجتماعي ـ فرهنگي

در زمينه اجتماعي ـ فرهنگي در پذيرش گردشگران روستايي در يك منطقه ، نحوه كنش پذيري و پوياي فرهنگ جوامع محلي در قالب احياء آداب و رسوم و سنت ها شكل مي گيرد و همچنين بازديد گردشگران از اين جوامع به يك تجربه گردشگري منتهي مي گردد. برخورد ميزبان ـ گردشگر را در نواحي روستايي يك منطقه اي مي توان از سه ديد گاه بررسي كرد ، نخستين ديدگاه شيوه برخورد بين گردشگر ـ ميزبان را به صورت پديده اي قابل شناسايي با شماري از پيامدهاي مثبت و منفي به تصوير مي كشد كه ارزيابي آن بستگي به اين دارد كه محقق چگونه به مسير صحيح توسعه منطقه اي مي نگردد. دومين ديدگاه عبارت است از ديدگاه كاركردي عناصر مختلف جامعه روستايي كه ممكن است تغييري را به عنوان نتيجه مستقيم گردشگري ـ نظير رفتار اخلاقي ، زباني ،بهداشتي ـ تجربه كند . سومين ديدگاه جنبه هاي تغيير فرهنگي را در نظر مي گيرد كه ناشي از نفوذ گردشگران در بازنگري مهارت ها و رسوم سنتي مانند صنايع دستي مي باشد . هر چند تشخيص اين ديدگاهها در منظر اجتماعي به علت هم پوشي با هم مشكل است. ولي آنچه در اين ميان رابطه اي مستقيم با شيوه هاي بررسي اين ديدگاهها دارد به تغييراتي وابسته است كه در عرصه فعاليت هاي گردشگري و گو نه هاي آن رخ داده است . در اين ارتباط تضاد فرهنگي ناشي از تمايز (من ) و (ديگري) در عرصه گردشگري مدرن در وضعيت پسامدرن به صورت رهيافتي از فرهنگ هاي ديگر در پرتوي توسعه پايدار منتهي گرديده است . از اين رو فرهنگ هاي ديگري به عنوان سيستم هاي پايدار از ارزش ها ، عقايد و مصنوعات كه سازمان اجتماعي و فعاليت هاي منطقي را تأييد مي كند، مي تواند در چارچوب گردشگري روستايي مورد توجه قرار گير د . با اين و جود نمي توان پيامدهاي منفي گردشگري را در عرصه اجتماعي- فرهنگي ناديده گرفت ولي مي توان در كاهش پيامدهاي منفي آن در فرآيندهاي توسعه منطقه اي كوشيد براين مبنا مي توان رهكارهاي را همچون كنترل جمعيت در نواحي روستايي ؛ حفاظت و نگهداري از سرويس هاي خدمات عمومي ؛ رونق بخشيدن به صنايع محلي ، احياء هويت فرهنگي و آداب و رسوم همراه با افزايش فرصت هايي براي ارتباط و مبادله اجتماعي را مد نظر داشت .

رهيافت زيست محيطي

ملاحظات زيست محيطي در ابعاد انساني و طبيعي در برنامه ريزي گردشگري اهميت بسياري دارد كه زايش مفهوم گردشگري پايدار خود نشان دهنده اين اهميت است . پايداري منابع كه به صورت برآورد نيازهاي اجتماعات امروزي بدون نابودي منابع براي برآورد اجتماعات آينده تعريف شده است. در زمينه گردشگري مي تواند در برگيرنده حفاظت از منابع گردشگري در چارچوب جاذبه ها و محيط پيرامون براي تداوم جريان گردشگري و رسيدن به سطحي از توسعه پايدار قلمداد گردد . توسعه پايدار گردشگري بخصوص گردشگري روستايي را در يك توسعه منطقه اي مي توان با در نظر گرفتن رابطه اي كه بين سه جزء مجيط زيست گردشگري وجود دارد – گردشگران ، مقصد و جامعه ميزبان – مورد توجه قرار داد اين رابطه مي تواند پيچيده ،پويا وسازنده يا مخرب باشد. گردشگري روستايي از يك سو مي تواند اشتغالزايي ايجاد كند از ديگر سو قادر است اقتصاد محلي را از جلوه بياندازد و كيفيت زندگي و محيط زيست جوامع محلي را پائين بياورد . بر اين مبنا هدف گردشگري پايدار روستايي برقراري اعتدال و توازن با حفظ منابع طبيعي در دراز مدت بين اين سه جزء تشكيل دهنده گردشگري مي باشد. ازاين رو لازم مي آيد تا در سياست هاي توسعه منطقه اي ساختار وتر كيب تمامي تصميم گيري هاي نهايي در زمينه گردشگري روستايي در فرآيند توسعه پايدار مورد ارزيابي قرار گيرند . بطور كلي در برآورد گردشگري پايدار روستايي مي توان به راهكارهاي زير اشاره كرد ؛ فراهم آوردن عوامل زيربنايي و خدماتي كافي براي برآورد نيازهاي فيزيكي ، اجتماعي ـ اقتصادي منطقه واگذاري طر ح هاي مطابق با نظرات جوامع محلي؛ تهيه طرح هاي كنترل فرسايش و رسوب ؛ تعيين ظرفيت ،برد و جمعيت گردشگراني كه مي توانند به طور پايدار بدون هر گونه تاثير منفي بر عوامل زير بنايي و منابع استفاده كنند ؛ ارتقاء سطح توانمندي مردم محلي براي نظارت پيوسته و اجراي قوانين و مقررات مر بوطه به آلودگي ؛ به حداقل رساندن مسائل و مشكلات دسترسي از طريق طرح ريزي جامع و يكپارچه براي كاهش تراكم ترافيك و آلودگي ها؛ به خدمت گرفتن نيروي انساني و امكانات و تأمين منابع مالي آنها از جمله تربيت نيروي انساني براي اصلاح پيامدها و نظارت پيوسته بر حفظ محيط زيست.

نتيجه گيري

گردشگري روستايي از دو جنبه داراي اهميت مي باشد يكي به عنوان يك فعاليت گسترده جهاني و ديگري تاكيد بر توسعه سياست هاي منطقه اي و محلي . گردشگري روستايي به عنوان يك فعاليت جهاني امروزه با توجه به هم پوشي سه اصل ايجاد اشتغال و درآمد زايي، رضايت گردشگر و حفظ محيط زيست اهميتي دو چندان يافته است . در اكثر كشورها ـ بخصوص كشورهاي پيشرفته ـ ترويج گردشگري روستايي در سر لوحه برنامه دولت ها در زمينه گردشگري قراردارد تا ضمن مثبت كردن بيلان گردشگري خود با هدايت شهروندان براي گذران اوقات فراغت به مناطق روستايي ، فضاي سرزميني ، درآمد را نيز در سطح كشور پخش نمايند . علاوه براين دولت ها در پي آن هستند كه به اهدافي چون ايجاد درآمد براي كشاورزان وديگر خانواده هاي روستايي ؛ آشنايي مردم شهر با تجربه زندگي شهري ؛ كاهش مهاجرت به بيرون به وسيله تدارك فرصت هاي شغلي در نواحي روستايي ؛ انتقال انديشه ها از شهر به نواحي روستايي وتدارك برخي زير بناهاي اقتصادي نيز در جريان گردشگري روستايي دست يابند.

منابع

رجبی، سپیده ، (1390) نقش گردشگری در توسعه ی پایدار روستایی مطالعه ی موردی: ( شهرستان خشکبیجار) شارپلی، جولیا، ( 1380) گردشگری روستایی، ترجمه ی منشی زاده و نصیری، نشر منشی تهران اقبالی، ناصر، مقاله ی مدیریت گردشگری روستایی و نقش آن در توسعه ی روستایی،(1389) ص 52 رضوانی ، محمدرضا، ( 1387) توسعه ی گردشگری روستایی با رویکرد گردشگری پایدار، انتشارات دانشگاه تهران داس ویل، راجر، (1386) مدیریت جهانگردی، ترجمه ی اعرابی، دفتر پژوهش های فرهنگی